شلواری برای شهادت
یکی از دوستان به بیمارستان آمد و گفت: «شلوار بسیجیتو رو میخوام.» زدم زیر خنده و گفتم: «نه دیگه، شوخی میکنی؟ سیدمحسن، شلوار من؟ میخوای زیره به کرمان ببری؟»

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 22:5 توسط سید محمود
|
چفیه ای که بر دوش رهـبرم است نشان دهنده ی این است که هنوز جنگ تمام نشده است و من و تـو افسـران ایـن جـنگ (جـنگ نـرم ) هستیم .