هفت داستان از عنایات غیبی در جنگ 33 روزه لبنان
مجری
و برخی از حاضران میخندند و مجری رو به سرباز دیگری به نام راقی کرده و
می گوید: تو در گزارشت گفتی که مبارزانی بدون سر دیدهای؟ چطور چنین چیزی
ممکن است. راقی گفت: تنها من آنها را ندیدهام؛ تمام افراد یگان من این
صحنه را رؤیت کردهاند.
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 15:2 توسط سید محمود
|
چفیه ای که بر دوش رهـبرم است نشان دهنده ی این است که هنوز جنگ تمام نشده است و من و تـو افسـران ایـن جـنگ (جـنگ نـرم ) هستیم .