شهدا شرمنده نیستیم....

امروز هوای شهرمون آلوده است...
امروزهمه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!
امروزصدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدربلندست که فریادهای«حاج مهدی باکری» بگوش نمیرسد!!!
امروزنام شهیدرابرای اینکه بچه هاخشونت طلب بارنیایند ازکوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید میگذارند!
امروزستارگان هالیوود آنقدر زیادندکه دیگر کسی ستارگان درخشان کربلای ایران را نمی بیند!!
امروزهمه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای شهدا به ارث رسیده است!!!
امروزجانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!
امروز کسی نمیداند،مهدی باکری دروصیت نامه خودازخدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!
امروزکسی نمیداند،شب عملیات خیبرحاج مهدی باکری،برادرش حمید باکری راجاگذاشت و رفت!!!
امروزکسی نمی داند مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!!
امروز کسی نمی داند تکه های پیکر شهیدی را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!!!
امروز مانتو ها روز به روز تنگ تر و کوتاه تر می شود!!!
امروز اصغر فرهادی صلح طلبی ملت ایران را در بوسیدن روی کیت بکینسل می داند!
امروز اصلا شهیدی نیست که بخواهد ما را ببیند!!!
((امروز قرن ۲۱ است))
نمیدونم حالا باز رومون میشه بگیم شهدا شرمنده ایم...؟؟!!!

دانلود مجموعه تصاویر بسیار زیبا و با کیفیت از دفاع مقدس









برای دریافت مجموعه کامل تصاویر با ذکر صلوات بر روی لینک دانلود کلیک کنید.

دانلود با لینک کمکی

حجم : 24.7 مگابایت




خاطرات مقام معظم رهبری از دوران دفاع مقدس‏

 خاطرات مقام معظم رهبری از دوران دفاع مقدس‏ بچه‏ هاى شهید چمران در ستاد جنگ‏هاى نامنظم جمع مى‏شدند و هر شب عملیات مى‏رفتند و بنده را هم گاهى با خودشان و...





ادامه نوشته

هفت داستان از عنایات‌ غیبی در جنگ 33 روزه لبنان

جنگ 33 روزه لبنان مجری و برخی از حاضران می‌خندند و مجری رو به سرباز دیگری به نام راقی کرده و می گوید: تو در گزارشت گفتی که مبارزانی بدون سر دیده‌ای؟ چطور چنین چیزی ممکن است. راقی گفت: تنها من آنها را ندیده‌ام؛ تمام افراد یگان من این صحنه را رؤیت کرده‌اند.


ادامه نوشته

روایتی از عنایت امام زمان(عج) به رزمنده‌ها

روایتی از عنایت امام زمان(عج) به رزمنده‌ها«داوود احمدپور» از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است که خاطرات بسیاری را از روزهای مقاومت رزمندگان در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل دارد؛ وی خاطره‌ای از توسل رزمندگان به امام زمان(عج) و پاسخ این توسل، روایت می‌کند:





ادامه نوشته

عکس/ نَفَسِ گرم با انسان چنین می کند

فاصله ی زمانی ثبت این عکس، 5-6 سال بشتر نیست. نفس مسیحایی حضرت روح الله با جوانانی چون سعید گلاب کاری کرد که تبدیل به حیرت آفرینانِ تاریخ اسلام شدند.

ادامه نوشته

حماسه 6 بهمن؛تجلی عشق به ولایت

حماسه اسلامی 6بهمن آمل برای همیشه در خاطره ها جاودانه می باشد.

ادامه نوشته

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست + تصویر

برخی می گویند تو رفتی تا ما راحت زندگی کنیم،اما چه بی انصافند! حیف نبودی تو که برای آسایش چون منی! جانت را فدا کنی؟

سید الشهدا

ادامه نوشته

کلاهی که بهنام سیزده ساله بر سر عراقی‌ها می‌گذاشت!

کلاهی که سر عراقی‌ها می‌گذاشت

موهایش را آشفته می‌کرد و گریه کنان می‌گشت. خانه‌هایی را که پر از عراقی بود، به خاطر می‌سپرد. عراقی‌ها هم با یک بچه خاکی نق نقو کاری نداشتند. همیشه یک کاغذ و مداد هم داشت که نتیجه شناسایی را یادداشت می‌کرد.




ادامه نوشته

شلواری برای شهادت

یکی از دوستان به بیمارستان آمد و گفت: «شلوار بسیجی‌تو رو می‌‌خوام.» زدم زیر خنده و گفتم: «نه دیگه، شوخی می‌کنی؟ سیدمحسن، شلوار من؟ می‌خوای زیره به کرمان ببری؟»

ادامه نوشته

شهیدی که بی سر به دیدار مادر رفت

آقای مرده شور گفت تا شما بیرون نروید من او را نمی شویم، داخل یک پلاستیک پیچیده بودنش، گفتم بروید کنار، چادرم را انداختم، گفتم من خودم پسرم را می شویم. طاقتش را هم دارم.

ادامه نوشته

گاهی میتوان مرد ولی زنده ماند...

گاهی میتوان مرد ولی زنده ماند...

  عکاس: سید محمود

با تو می گویم بسیجی

به تو خيانت مي كنند، تو مكن

تورا تكذيب ميكنند،آرام باش.

تورا مي ستايند،فريب مخور.

تورا نكوهش مي كنند،شكوه مكن.

مردم شهر از تو بد مي گويند،اندوهگين مشو.

همة مردم تورا نيك مي خوانند،مسرورمباش.

آنگاه تو از ما خواهي بود.

ادامه نوشته

حیفه بسیجی نباشی

گاهی وقتها ذهن آدم پر میشه از هزاران علامت سوال و تعجب و می مانی که باید چه کنی و امروز ذهن پر است از سوالهایی که جوابش رو پیدا نمی کردم. اصلاً می دونی، رفته بودم که بفهمم بسیج چیه، بسیجی کیه، چرا اسمش که می یاد پشت یه عده می لرزه، اصلاً اینا کی بودن که بار سنگین جنگ به دوش اینا بود، و هزاران علامت سوال دیگه مونده بودم چه کنم که خوردم به پشت یکی از اون باحالاش که الحق بسیجی بود. به او گفتم اومدم که بدونم، تو کی هستی، همرزمانت کی بود و کجان، اومدم تا جواب سوال های بی جوابم را پیدا کنم. خیلی از همسن و سالام منتظرن که برم و بهشون بگم. و او فقط لبخندی زد و گفت: بسیج یعنی یه کلبه پر از عشق که توش پر از عاشقه. بسیج یعنی صفای ندارد ارسطو شدن خوشا پر گشودن، پرستو شدن. بسیج یعنی یه جنگ پر از حماسه. بسیجی یعنی حاج همت، حاج احمد یعنی هزاران پاک دیگر.

ادامه نوشته